مدیریت مالی استراتژیک یا Strategic financial management فرآیندی است که شامل برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل منابع مالی برای دستیابی به اهداف بلندمدت آن سازمان است. این یک رویکرد مدیریتی است که از ابزارهای مالی و ترکیبی از تکنیک ها برای ایجاد یک برنامه استراتژیک استفاده می کند. همچنین تضمین می کند که استراتژی طبق برنامه اجرا می شود و در دراز مدت قابل دستیابی است. مدیریت مالی استراتژیک یک رویکرد توسعهای است که سعی دارد تا همهی فعالیتهای مالی یک سازمان را به صورت یکپارچه مدیریت کند. این رویکرد به کمک اهداف مالی سازمان همچنین اهداف استراتژیک آن میآید. در این روش مدیریتی، به مدیران مالی اجازه میدهد تا بتوانند تصمیمهای مالی را با توجه به اهداف بلندمدت و استراتژیهای سازمانی بگیرند. بنابراین، مدیریت مالی استراتژیک در واقع یک فرآیند مدیریتی است که مدیران مالی و سایر صاحبان سازمان را به همکاری و تصمیمگیری بهینهتر در مورد مسائل مالی میتواند تشویق کند.
اصول مدیریت مالی استراتژیک شامل مواردی همچون انتخاب منابع مالی، مدیریت ریسک، مدیریت سرمایهگذاری، ارزیابی عملکرد مالی و بهینهسازی ساختار مالی است.
این فرایند شامل موارد زیر است:
1. تعیین اهداف: اولین قدم در مدیریت مالی استراتژیک، تعیین اهداف بلندمدت سازمان است. این اهداف باید واضح، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمان دار باشند.
2. تجزیه و تحلیل عوامل: پس از تعیین اهداف، باید عوامل داخلی و خارجی سازمان را تجزیه و تحلیل کرد. این تجزیه و تحلیل شامل بررسی نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها (SWOT) است.
3. تدوین استراتژی: بر اساس تجزیه و تحلیل عوامل، باید استراتژی های مالی تدوین شوند. این استراتژی ها باید شامل برنامههایی برای تخصیص منابع مالی، افزایش سودآوری، کاهش ریسک و بهبود ارزش سهام باشد.
4. اجرا: پس از تدوین استراتژی ها، باید آنها را اجرا کرد. این امر مستلزم تعهد و همکاری همه افراد در سازمان است.
5. کنترل و ارزیابی: در نهایت، باید اثربخشی استراتژی های مالی را کنترل و ارزیابی کرد. این امر مستلزم جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های مالی است.
استفاده از این رویکرد به کسب و کارها کمک می کند تا اهداف مشخصی را برای شرکت تعیین کنند که عامل برنامه ریزی و آماده سازی برای هر گونه چالش بالقوه ای است که ممکن است بوجودآید. هدف آن این است که گام های محکم و قابل دستیابی را که کسب و کارها را به سمت اهداف اصلی مالی خود هدایت می کند، تعیین کند.
افزایش درآمد، کاهش هزینهها، بهبود حاشیه سود، تنوعبخشی به منابع درآمد، مدیریت ریسکهای مالی، ایجاد ذخایر مالی، افزایش قیمت سهام، افزایش سود نقدی، افزایش بازده سرمایه، تخصیص بهینه منابع مالی، کاهش ضایعات و ناکارآمدی، بهبود گردش نقدینگی، ارائه محصولات و خدمات با قیمت رقابتی، افزایش سهم بازار، ایجاد تمایز از رقبا، توانایی پاسخگویی به تغییرات در تقاضا، توانایی تطبیق با تغییرات در قوانین و مقرراتو توانایی استفاده از فرصتهای جدیداز جمله اهداف این مفهوم میتواند باشد. اهداف خاص مدیریت مالی استراتژیک به نوع سازمان، صنعت و شرایط اقتصادی آن بستگی دارد. علاوه بر اهداف ذکر شده در بالا، مدیریت مالی استراتژیک میتواند به سازمان در دستیابی به اهداف زیر نیز کمک کند:
افزایش رضایت مشتریان
بهبود روحیه و تعهد کارکنان
ارتقای برند و شهرت سازمان
افزایش ارزش ذاتی سازمان
مدیریت مالی استراتژیک یک ابزار قدرتمند برای کمک به سازمانها در دستیابی به اهداف بلندمدت خود است.
تعیین هدف، کلید نهایی کردن برنامه های مدیریت مالی استراتژیک است و چند رویکرد وجود دارد که می توانید از آنها برای اطمینان از دستیابی به اهداف، در جهت سود کسب و کار استفاده کنید. اولین رویکرد بسیار محبوب SMART است: خاص، قابل اندازه گیری، قابل دستیابی، واقع بینانه و محدود به زمان. این یک روش عالی برای تعیین اهداف کمی بر اساس تبدیل است. رویکرد مشترک دیگر FAST است: مکرر، بلندپروازانه، خاص و شفاف. این رویکرد بیشتر بر این اساس است که چگونه کسب و کار اهداف خود را درک می کند و به آنها کمک می کند تا چابک و انعطاف پذیر برای تغییر باشند.
چیزهای زیادی وجود دارد که باید در هنگام تعیین اهداف استراتژیک شرکت در نظر گرفته شود، از بازیگران کلیدی در اهداف کسب و کار تا چگونگی پیگیری عملکرد مالی. عوامل مهم عبارتند از:
شاخص های کلیدی عملکرد (KPIs)
شاخص کلیدی عملکرد باید تعیین شوند تا کسب و کار بتواند پیشرفت خود را به سمت اهداف نهایی. برخی ممکن است شامل KPI های مبتنی بر مالی مانند نرخ سود یا تبدیل باشند، در حالی که دیگران ممکن است غیر عددی باشند یا به سادگی پیشرفت کوتاه مدت را در یک دوره زمانی خاص پیگیری کنند.
جدول زمانی
تعیین مهلت برای اهداف کوتاه مدت و بلند مدت به کسب و کار کمک می کند تا پیشرفت را نظارت کند و ارزیابی کند که آیا آنها در مسیر رسیدن به اهداف شرکت هستند.
مشارکت تیم
تعیین اینکه کدام بخش ها در دستیابی به اهداف شرکت ها نقش دارند و سهم انها باید شامل چه مواردی باشد، حیاتی است. شفاف نگه داشتن ان در سراسر شرکت به دستیابی سریعتر به پیشرفت کمک خواهد کرد.
برنامه
برنامه ها در قلب اهداف استراتژیک قرار دارند. هنگامی که KPI ها، جدول زمانی و مشارکت تیم را تعیین کردید، می توانید یک برنامه را توسعه دهید. شما می توانید تاکتیک های خود را با استفاده از یک رویکرد بالا به پایین، با استفاده از ارزش ها و بیانیه های ماموریت خود به عنوان شاخص های واقعی از تاکتیک هایی که باید به کار بگیرید، شناسایی کنید.
افزایش سودآوری: با برنامهریزی و تخصیص صحیح منابع مالی، میتوان به افزایش درآمد و کاهش هزینهها دست یافت. همچنین، با بهبود حاشیه سود، سودآوری سازمان افزایش مییابد.
کاهش ریسک: با تنوعبخشی به منابع درآمد، مدیریت ریسکهای مالی و ایجاد ذخایر مالی، میتوان ریسکهای پیش روی سازمان را کاهش داد. این امر به پایداری و ثبات بلندمدت سازمان کمک میکند.
بهبود ارزش سهام: با افزایش سودآوری، قیمت سهام و سود نقدی سهامداران نیز افزایش مییابد. همچنین، با افزایش بازده سرمایه، ارزش سهامداران نیز افزایش مییابد. این امر به جذب سرمایه و افزایش سهم بازار کمک میکند.
افزایش کارایی و اثربخشی استفاده از منابع مالی: با تخصیص بهینه منابع مالی، ضایعات و ناکارآمدیها کاهش مییابد. همچنین، با بهبود گردش نقدینگی، میتوان از منابع مالی به طور موثرتری استفاده کرد. این امر به افزایش سودآوری و راندمان سازمان کمک میکند.
ایجاد مزیت رقابتی: با ارائه محصولات و خدمات با قیمت رقابتی، میتوان سهم بازار را افزایش داد. همچنین، با ایجاد تمایز از رقبا، میتوان به مزیت رقابتی دست یافت. این امر به موفقیت بلندمدت سازمان در بازار کمک میکند.
بهبود انعطاف پذیری و سازگاری با تغییرات محیطی: با برنامهریزی و پیشبینی تغییرات در تقاضا، قوانین و مقررات و فرصتهای جدید، میتوان به تغییرات محیطی پاسخ داد. این امر به پویایی و انعطافپذیری سازمان کمک میکند.
مدیریت نقدینگی: نظارت بر تعادل نقدی و اطمینان از اینکه امور مالی در راستای اهداف بلند مدت کسب و کار نگه داشته می شود
درک چشم انداز رقابتی: مدیریت استراتژیک نیاز به تجزیه و تحلیل رقابتی تر از بازار کسب و کار و درک اینکه چالش ها در کجا قرار دارند و چگونه ازآنها اجتناب شود، بنابراین شرکت را از زیان های بالقوه محافظت می کند.
برخی از ابزارها و تکنیک های مورد استفاده در مدیریت مالی استراتژیک:
بودجه بندی
تحلیل نسبت های مالی
ارزش فعلی خالص (NPV)
نرخ بازده داخلی (IRR)
تحلیل نقطه سر به سر
مدیریت ریسک
مدیریت مالی استراتژیک برای همه سازمان ها، صرف نظر از اندازه یا صنعت آنها، مهم است. با استفاده از این فرآیند، سازمان ها می توانند منابع مالی خود را به طور موثرتری مدیریت کرده و به اهداف بلندمدت خود دست پیدا کنند.
برای این مطلب هیچ نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را ثبت کنید.
0 نظر