اثر مدل مکنزی 7s ( 7 اس مکنزی) بر رویکرد یک سازمان
-
۱۱ بهمن ۱۴۰۲
-
نسیم اطلس ره نشان
-
گلناز رضوانیان (کارشناس بازاریابی دیجیتال)
مقدمهای بر مدل 7s مکنزی
مدل 7اس یا 7s مکنزی یکی از رویکردهایی است که جنبههای مختلف یک سازمان را از 7 جنبه استراتژی (Strategy)، ساختار(Structure) ، سیستمها (System)، مهارتها (Skills)، سبک مدیریتی (Style )، کارکنان (Staff) و ارزشهای مشترک (Shared Value) بررسی میکند. چارچوب 7s مکنزی یک مدل مدیریتی است که رویکردی استراتژیک به سازمان دارد و سازمان برای دستیابی به منافع بلند مدت خود و ایجاد سازمانی اثربخش، باید 7 متغیر بالا را تغییر دهند و همراستای هم قرار دهند. مدل 7اس مکنزی ابزاری جهت ارزیابی و تغییرات داخلی هر سازمان است. مدل McKinsey 7S به ابزاری اشاره دارد که "طراحی سازمانی" شرکت را تجزیه و تحلیل می کند. هدف این مدل نشان دادن چگونگی اثربخشی در یک سازمان از طریق تعاملات هفت عنصر کلیدی ساختار، استراتژی، مهارت، سیستم، ارزش های مشترک، سبک و کارکنان است.
عناصر مدل 7اس مکنزی
مدل 7s مکنزی، این هفت عنصر را به دو دسته تقسیم می کند: عناصر سخت و عناصر نرم.
عناصر سخت که به راحتی قابل شناسایی هستند و تحت تاثیر رهبری و مدیریت قرار می گیرند.
عناصر نرم آنهایی هستند که نا محسوس و فرهنگ محور هستند.
1- ساختار
ساختار روشی است که یک شرکت سازماندهی می شود یعنی زنجیره ای از روابط فرماندهی و پاسخگویی که نمودار سازمانی ان را تشکیل می دهد.
2- استراتژی
استراتژی به یک طرح کسب و کار به خوبی سرپرستی شده است که به شرکت اجازه می دهد تا یک برنامه عملی برای دستیابی به یک مزیت رقابتی پایدار، تقویت شده توسط ماموریت و ارزش های شرکت، تدوین کند.
3-سیستم ها
سیستم ها مستلزم زیرساخت های کسب و کار و فنی شرکت است که گردش کار و زنجیره تصمیم گیری را ایجاد می کند.
4- مهارت ها
مهارت ها توانایی ها و شایستگی های یک شرکت را تشکیل می دهند که کارکنان خود را قادر می سازد تا به اهداف خود برسند.
5- سبک
نگرش کارکنان ارشد در یک شرکت یک کد رفتاری را از طریق روش های تعامل و تصمیم گیری نمادین ایجاد می کند که سبک مدیریت رهبران ان را تشکیل می دهد.
6- کارکنان
کارکنان شامل مدیریت استعداد و تمام منابع انسانی مربوط به تصمیمات شرکت مانند اموزش، استخدام و سیستم های پاداش است.
7- ارزش های مشترک
ماموریت، اهداف و ارزش ها پایه و اساس هر سازمان را تشکیل می دهند و نقش مهمی در هماهنگی تمام عناصر کلیدی برای حفظ یک طراحی سازمانی موثر دارند.
مزایای مدل 7s مکنزی
این بخش های مختلف یک شرکت را قادر می سازد تا به شیوه ای منسجم و همگام عمل کنند.
این یک نظریه قدیمی محسوب می شود و سازمان های متعددی در طول زمان این مدل را اتخاذ می کنند.
مدل مکنزی، یکی از اصولیترین و تأثیرگذارترین مدلهای تحلیلی در زمینه رقابت استراتژیک است. این مدل به شکلی ژرف و جامع به شرکتها کمک میکند تا موقعیت خود را در محیط رقابتی خود بهتر درک کنند. مزایای مدل مک کنزی به شرح زیر است:
1. تجزیه و تحلیل دقیق محیط رقابتی: این مدل به شرکتها کمک میکند تا عوامل داخلی و خارجی که تأثیر مستقیم بر استراتژی رقابتی یک سازمان دارند را به شیوهای دقیق و سازمانیافته تحلیل کنند.
2. شناخت نیروهای رقابتی: از جمله مهمترین نیروهای مدل مک کنزی، نیروهای رقابت درون صنعتی، تهدید جایگزین ها، قدرت خریداران و قدرت تأمینکنندگان است که به شرکتها این امکان را میدهد تا موقعیت خود را نسبت به این نیروها به شیوهای جامع بررسی کنند.
3. کمک به تصمیمگیری استراتژیک: با تحلیل این نیروها و عوامل، شرکتها میتوانند بهترین استراتژی رقابتی را برای ورود یا ادامه فعالیت در یک صنعت انتخاب کنند.
معایب مدل مدل 7s مکنزی
این یک مدل، یک مدل بلند مدت محسوب می شود.
با تغییر ماهیت کسب و کار، باید دید که چگونه با مدل سازگار خواهد شد.
به نظر می رسد که این مدل به عوامل و فرآیندهای داخلی متکی است و ممکن است در شرایطی که شرایط خارجی بر سازمان تاثیر می گذارد، تاثیر گذار نباشد.
مثالی از مدل 7s مکنزی
نوکیا
استراتژی: نوکیا با یک معضل مواجه بود و مجبور بود هزینه ها و حجم تولیدی را بهینه سازی کند، عملکرد را افزایش دهد و امنیت را به حداکثر برساند. نوکیا رویکرد رهبری هزینه را انتخاب کرد و در جبهه نوآوری و عملکرد خود شکست خورد.
ساختار: نوکیا یک خط سلسله مراتب از بالا به پایین داشت که در آن کارکنان در سیلوهایی با ارتباطات محدود کار می کردند. برای رقابت با اپل، نوکیا باید یک ساختار چابک و غیر متمرکز را همراه با یک رویکرد مشترک انتخاب کند.
سیستم ها: نوکیا چابکی و چابک بودن را به عنوان مزایای رقابتی کلیدی خود در نظر گرفت. با نیروی کار ماهر، نوکیا در موقعیتی بود که محصولات خود را نواوری کند و کارایی عملیاتی را افزایش دهد.
مهارت ها: نوکیا مجموعه ای از مهندسان بسیار ماهر داشت و در ابتدا تلفن های همراه بسیار کارامد را طراحی کرد. هیچ شکاف مهارتی وجود نداشت که انها را پایین اورد.
کارکنان: در طول سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰، نوکیا به طرز شگفت انگیزی موقعیت CTO را از مدیریت ارشد حذف کرد که منجر به نرخ فرسایش بسیار بالا شد. استخدام های جدید به درستی ماهر نبودند، برای شروع، باعث سقوط نوکیا به عنوان یک نام تجاری پیشرفته شد.
سبک مدیریتی: با توجه به صلاحیت فنی پایین رهبران، روحیه کارکنان پایین بود. نوکیا به جای اوردن افراد با زمینه های مناسب برای نواوری و رشد بیشتر شرکت، نیاز به رهبری تغییر تحول برای کمک به پیشرفت تکنولوژیکی و طرح های پیشرفته داشت.
ارزش های مشترک: ارزش های اصلی شرکت که عملکرد کسب و کار را قادر می سازد احترام، دستاورد، تجدید، چالش بود.
0 نظر