امروزه حاکمیت شرکتی از اهمیت بسیار زیادی در سطح جهانی برخوردار است چراکه نقش اصلی در تعیین عملکرد شرکتها و بازارهای اقتصادی و تجاری دارد. حاکمیت شرکتی باید براساس مفاهیم متعددی چون شفافیت، عدالت، مسئولیت پذیری تشکیل شده باشد. در ادامه ما به بررسی انواع مدل ، ساختار و نقش آن در کسب و کار میپردازیم.
حاکمیت شرکتی شامل مجموعهای از قوانین، فرآیندها و روشهایی است که در راستای منافع همه ذینفعان، از جمله سهامداران، هیئت مدیره، کارکنان، مشتریان، تأمینکنندگان و جامعه، تدوین میشود. حاکمیت شرکتی، بستری برای دستیابی به اهداف کسب و کارها است و شامل اکثر حوزههای مدیریتی میشود.
شناخته شده ترین تعریف حاکمیت شرکتی از کمیته کدبری سرچشمه می گیرد که در سال 1991 در انگلستان برای بالا بردن استانداردها تاسیس شد: "حاکمیت شرکتی سیستمی است که شرکت ها توسط ان هدایت و کنترل می شوند." (Cadbury Committee, 1992)
حاکمیت شرکتی در مورد روابط و ساختارها است. در واقع، حاکمیت شرکتی رابطه بین مدیریت شرکت، هیئت مدیره ، حسابرسان ، سهامداران ، طلبکاران و سایر ذینفعان است. حاکمیت شرکتی بر اساس ساختارهایی است که از طریق آن اهداف شرکت و ابزار دستیابی به این اهداف و نظارت بر عملکرد آن تعیین می شود.
طبق فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC)، حاکمیت شرکتی مجموعه ای از مسئولیت ها و شیوه های انجام شده توسط هیئت مدیره و مدیران اجرایی با هدف ارائه مسیر استراتژیک، اطمینان از دستیابی به اهداف و مدیریت ریسک و مصرف مسئولانه منابع سازمان است. حاکمیت شرکتی دارای دو بعد است که باید در تعادل باشند: انطباق (به عنوان مثال با قوانین، کدها، ساختارها و نقش ها) و عملکرد. این نکته حائز اهمیت است که حاکمیت شرکتی خوب ضروری است اما برای موفقیت کسب و کار کافی نیست.
اجزای کلیدی ساختارهای حاکمیت شرکتی عبارتند از:
هیئت مدیره: هیئت مدیره مسئول نظارت بر جهتگیری استراتژیک کلی شرکت و حصول اطمینان از مدیریت در راستای منافع ذینفعان است. هیئت مدیره باید از مدیران مستقل و واجد شرایطی تشکیل شده باشد که دارای تخصص و تجربه لازم برای انجام وظایف خود به طور مؤثر باشند.
مدیریت: مدیریت مسئولیت اجرای برنامههای راهبردی و عملیاتی شرکت را دارد. استراتژی تیمهای مدیریتی باید شفاف، پاسخگو باشند و با اهداف بلندمدت شرکت همسو باشند.
سهامداران: سهامداران در واقع مالکان یک شرکت هستند و اعضای هیئت مدیره را انتخاب و تصمیمات عمده شرکتی را تصویب میکنند. آنها باید در مورد فعالیتها و عملکرد آن مطلع باشند.
ذینفعان: ذینفعان افراد یا گروههایی شامل کارکنان، مشتریان، تامینکنندگان، طلبکاران و ... یک شرکت هستند.
ساختارهای حاکمیت شرکتی معمولا به مسائلی مانند:
نقش مدیرعامل و رئیس
هیئت مدیره - ترکیب، آزادی عمل، مدارک تحصیلی، آموزش، پاداش و وکالت سهامداران
کمیته حسابرسی انتخاب و نقش آن
حقوق و رفتار سهامداران و ذینفعان
حسابرسان خارجی - انتخاب، وظایف و مسئولیت آنها
افشاگری و شفافیت و ... میپردازند.
نقش حاکمیت شرکتی در کسب و کار "تسهیل مدیریت موثر، کارافرینی و محتاطانه است که می تواند موفقیت بلند مدت شرکت را ارائه دهد." است. حاکمیت شرکتی در مورد آنچه هیئت مدیره یک شرکت انجام می دهد و چگونه ارزش های شرکت را تعیین می کند، است. نقش حاکمیت شرکتی در کسب و کار،حصول اطمینان از اینکه شرکتها به گونهای هدایت و کنترل میشوند که ارزشآفرینی بلندمدت، محافظت از منافع سهامداران و ارتقا و توسعه شرکتها را سر لوحه کار خود قرار دهند، میباشد.
هیچ مدلی، بهترین مدل حاکمیت شرکتی نیست بلکه باید با توجه به اهداف، انگیزهها و زمینه کسب و کار، قوانین و مقررات آن کشور، فرهنگ و ارزشهای حاکم بر جامعه انتخاب شود اما دو مدل انگلیسی-آمریکایی و اروپا قارهای غالبترین مدلها محسوب میشوند. ساختار مالکیت شرکتها، نقش اصلی را در تعیین مدل حاکمیت شرکتی ایفا میکند. شرکتهایی که مالکیت آنها به طور گستردهای پراکنده است، معمولاً به مدل حاکمیت شرکتی آنگلو-آمریکایی یا انگلیسی-آمریکایی تمایل دارند. شرکتهایی که مالکیت آنها به طور متمرکزتر است، معمولاً به مدل حاکمیت شرکتی اروپایی قارهای تمایل دارند.در ایران مطابق با مفاد ماده ۱۰۷ اصلاحیه قانون تجارت، مدیران از بین صاحبان سهام انتخاب می شوند بنابراین در ایران ساختار مالک – مدیر حاکم است و مالیکت سهام در سطح بالایی متمرکز است.
مدل حاکمیت شرکتی انگلیسی-آمریکایی: این مدل در کشورهایی مانند ایالات متحده، بریتانیا و کانادا رایج است. در این مدل، مالکیت سهام شرکتها به طور گستردهای پراکنده است و سهامداران نقش اصلی را در اداره شرکتها ایفا میکنند. هیئت مدیره شرکتها نیز از سهامداران انتخاب میشوند.این مدل بر بازار سهام تمرکز دارد وانعطاف پذیرترین مدل حاکمیت شرکتی است.
مدل حاکمیت شرکتی اروپایی قارهای: این مدل در کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و ایتالیا رایج است. در این مدل، مالکیت سهام شرکتها متمرکزتر است و خانوادهها، شرکتهای بزرگ و دولت نقش مهمی در اداره شرکتها ایفا میکنند. هیئت مدیره شرکتها نیز از سهامداران و سایر ذینفعان انتخاب میشوند.
مدل حاکمیت شرکتی ژاپنی: متمرکزترین و غیرمنعطفترین مدل حاکمیت شرکتی است.
حقوق بین الملل(معاهدات، توافق نامهها، دستورالعملها و...)
حقوق ملی
قوانین محلی
قوانین عمومی کشور در خصوص قانون تجارت
قوانین بورس
استانداردها و دستورالعملها
اساسنامه شرکت
آئین نامه شرکت
حاکمیت شرکتی براساس شناسایی و مدیریت ریسک و بررسی مواردی که در آینده میتواند ریسک و خطر محسوب شود، بنا نهاده میشود.
یک حاکمیت شرکتی مناسب، به طور مستقیم با هئیت مدیره سروکار دارد و مسئول شفاف سازی اهداف شرکت و تحقق آن است.
ویژگی یک حاکمیت شرکتی مناسب، توانایی مدیریت بحران و تصمیم گیری در لحظات حیاتی و مهم است.
حاکمیت شرکتی تنها یک مسئولیت اخلاقی نیست بلکه یک مسئولیت تجاری بسیار مهم است چرا که مجموعهای مزایا را برای کسب و کار ایجاد میکند.
نظارت، ایجاد انگیزش و تفویض قدرت در سهامداران از مراحل اصلی حاکمیت شرکتی است. این مراحل نقش تعیین کنندهای در اجرای حاکمیت شرکتی دارند.
پاسخگویی
شفافیت
رعایت حقوق ذینفعان
استقلال
مدیریت ریسک
ارزش آفرینی بلند مدت
انصاف و عدالت
مشارکت
در پایان، ما در این مقاله به بررسی مفهوم اولیه حاکمیت شرکتی، ساختار، مدلها، راهکارها، اهداف و نقش آن در کسب و کار پرداختیم و دانستیم که حاکمیت شرکتی به بررسی روابط میان ذینفعان، هئیت مدیره شرکت، تعهدات، مسئولیتها و نحوه مدیریت یک شرکت اطلاق میشود.
مقاله بسیار مفیدی بود. ممنون
1 نظر